صبحانه را خودت بخور، ناهار را با دوستت و شام را به دشمن بده بخورد!
جمله فوق یکی از غلط ترین باورهای عمومی در مورد بهداشت تغذیه است؛ تا آنجا که بسیاری از مردم فکر می کنند که این جمله، ترجمه یک حدیث است؟! این که چرا و با وجود این همه تاکید طب اسلامی و به ویژه دلایل قرآنی و روایی متعدّد، چنین اعتقاد غلطی در بین مردم ما رسوخ کرده است؛ مساله ای پیچیده است.
آیا میدانید معنای کلمه ناهار چیست؟
دهخدا برای ما معنی میکند: معنای کلمه ناهار در ادبیات فارسی،نا به معنای منفی و سلب کردن – آهار :به معنای خورش و غذا، ناهار به معنای: غذا نخوردن! وقت ناهار است یعنی وقت نخوردن است. یعنی زمانی که نخوردن موجب سلامتی بدن میشود.
به طور خلاصه باید گفت که در قرآن کریم تصریح شده است که غذای بهشتیان مشتمل بر دو وعده صبح و عشاء است و بنابر مصرّح احادیث شریف و نیز متن های علمی معتبر طبّ قدیم، ما هرگز وعده ای به نام ناهار نداریم و بر حسب اتّفاق مهمترین وعده غذایی شام است. بحث مفصّل روایی در این مورد را به جای خود واگذار می کنیم؛ امّا با دو منطق ساده، ضرورت شام_خوردن را توضیح می دهیم.
Lunch friend-Enemy dinner-bistac-ir01
ضرورت شام خوردن بنابر منطق طبّ جدید:
بین ناهار امروز و صبحانه فردا چیزی حدود ۲۰-۱۸ ساعت فاصله است و در این مدّت بدن، غذای ناهار را کاملاً می سوزاند، انرژی لازم را استفاده و بقیه را ذخیره می کند. امّا در شب و به هنگام خواب قرار است کارهای مهمّی انجام شود؛ از جمله آنها ساختن بسیاری از هورمون های مورد نیاز بدن است که از اتّفاق، اعمالی بسیار انرژی بر هستند؛ ولی چون فرد شام نخورده است انرژی نقدی برای این کار موجود نیست و استفاده از انرژی ذخیره نیز یک فرآیند معمول و سهل الوصول نیست؛ بنابراین کسی که شام نمی خورد به تدریج دچار اختلالات هورمونی می شود. به همین جهت هم هست که با مدّتی ادامه رژیم – حتّی در افرادی که شام خوردن را قطع نکرده اند؛ بلکه آن را کم کرده اند – و به ویژه در خانم ها، مسایلی چون اختلالات قاعدگی، ریزش مو، مشکلات پوستی، اختلالات روحی و روانی و کمبود انرژی و خستگی و … بروز می کند. این مشکلات در بین افرادی که رژیم می گیرند بسیار شایعند.
ضرورت شام خوردن بنابر منطق طبّ قدیم:
طبّ قدیم اعتقاد دارد که به هنگام خواب، حرارت غریزی بدن از سطح به داخل بدن می رود؛ به همین جهت هم هست که معمولاً فرد در خواب، سردش می شود و حتّی در فصل گرم هم نیاز به حدّاقل روانداز دارد. حرارت غریزی، با مهاجرت از سطح به داخل بدن شروع به هضم و جذب غذای موجود در دستگاه گوارش می کند و به همین جهت، صبح که بلند می شویم، حتّی غذای سنگین شام، هضم شده است؛ اتّفاقی که در مورد غذاهای طول روز و به ویژه ناهار کمتر می افتد. حال اگر دستگاه گوارش خالی از غذا باشد؛ این حرارت غریزی به خودهضمی مشغول می شود و در واقع، بدن، شروع به خوردن و سوزاندن خودش می کند، طبیعتاً چنین اتّفاقی می تواند باعث لاغری شود؛ امّا این رویداد، چیزی بیش از یک لاغر شدن معمولی است و در واقع بدن به طور کلّی تحلیل می رود که نتیجه آن اتّفاقاتی است که گفته شد.
بنابراین هر رژیم غذایی که در آن بر کم کردن یا قطع غذای مورد نیاز شب تاکید شود، از پیش شکست خورده است. بسیاری از افرادی که چنین رژیم هایی می گیرند متوجّه این عوارض می شوند؛ امّا برخی دیگر فقط از سبک شدن بدن خود راضی هستند و نمی توانند بین اتّفاقات ناگوار بدن خود و رژیمشان ارتباطی منطقی برقرار کنند. یک دلیل فطری بر صحّت نظر فوق آن است که تقریباً همه ما اگر ۲۰ سال هم شام را ترک کنیم باز تمایل به شام خوردن داریم و خلا آن را حس می کنیم؛ امّا با مثلاً چند روز روزه داری به نبود ناهار عادت می کنیم و حتّی از این وضعیت احساس رضایت داریم.